او حذف کنکور را کارشناسی نمیداند و معتقد است که اگر سوابق تحصیلی جایگزین کنکور برای ورود به دانشگاهها شود دانشآموزانی که در مدارس غیردولتی درس میخوانند از شانس بیشتری برای ورود به دانشگاههای معتبر برخوردارند و دانشآموزان کمبضاعت که در مدارس دولتی عادی درس میخوانند متضرر خواهند شد. آنچه میخوانید گفتوگویی کوتاه با دکتر حسینینسب است.
- آیا حذف کنکور در کشور ما قابل اجراست؟
کشورها برای گزینش دانشجو به طرق گوناگون عمل میکنند اما موفقتر آنهایی هستند که از طریق کنکور دانشجو گزینش میکنند. به لحاظ علمی در دبیرستانها، دبیرانی تدریس میکنند، امتحان میگیرند، نمره میدهند و معدل برای دانشآموزان تعیین میکنند که آشنایی با روش تستزنی ندارند و نمراتی که به دانشآموزان میدهند با هم قابل مقایسه نیست. برای مثال اگر در یک دبیرستان، دبیر درس فیزیک به دانشآموزی 18بدهد و دبیری در دبیرستان دیگری نمره 14، هیچگاه نمیتوان گفت دانشآموزی که 18 گرفته است از دانشآموزی که 14 گرفته بیشتر میفهمد، برای اینکه ممکن است سؤالات دانشآموزی که نمره 18 گرفته آسان بوده و سؤالات دانشآموزی که 14گرفته سخت بوده باشد. درواقع وضعیت استانداردی بین دانشآموزان حاکم نیست و سطح معلومات دبیران هم یکسان نیست. بنابراین نمراتی که در دبیرستانهای مختلف داده میشود هیچگاه قابل مقایسه با هم نیستند و اگر قرار باشد براساس این معیار دانشآموزان وارد آموزش عالی شوند هیچ وقت اینها با هم مقایسه نشدهاند و نمیتوان گفت که کدام برتر از دیگری است، مضافا اینکه بین مدارس دولتی و غیردولتی اختلاف وجود دارد و کسی که فرزندش را به دبیرستان غیردولتی میفرستد هدفش معدل بالاست. بنابراین در مدارس غیردولتی نمره داده میشود یا میگیرند؛ پس در صورت حذف کنکور حق دانشآموزانی که در مدارس عادی دولتی درس میخوانند و امکاناتی هم ندارند ضایع خواهد شد. من از هیچ چیزی طرفداری نمیکنم و صرفا درباره تخصص خودم اعلام نظر میکنم. در کنکور افرادی سؤالات را طراحی میکنند که با اصول تستسازی آشنایی دارند، میدانند که سادگی و مشکلی سؤال چقدر است، قدرت تشخیص چقدر است و میدانندهمه سؤالات باید به لحاظ سنجش محاسبه شود. سؤالات براساس اصول تستزنی تنظیم و وارد دفترچه سؤالات میشود و باید همه شرایط تستسازی رعایت شود. اما در مدارس مسائل تستسازی رعایت نمیشود، درحالیکه در کنکور این مسائل رعایت میشود.
اعتقاد شخصیام این است که در کشور ما حذف کنکور واقعا جایز نیست. افرادی که به عناوین مختلف معدلی جمع کردهاند، واردآموزش عالی میشوند و اینها کیفیت لازم را برای آموزش عالی نخواهند داشت؛ در نتیجه عدهای که بیخبر یا کم بضاعت هستند یا شرایط ویژه دیگری دارند ممکن است معدل کافی نداشته باشند و وارد دانشگاه نشوند. بنابراین به عنوان یک واقعیت، حذف کنکور برای ورود به دانشگاهها کار درستی نیست. میتوان برای اینکه هر دو را جبران کنند کنکور اجرا شود و یکدرصد پایینی هم باتوجه به شرایط، به سوابق تحصیلی و معدل اختصاص یابد. اگر کنکور حذف شود شایستهها و استعدادها وارد دانشگاهها نخواهند شد و حذف کنکور یک ضایعه است.
- آیا کنکور با شیوه کنونی قابلیت سنجش توانایی علمی داوطلبان را طی دو یا سه ساعت دارد؟
بحث این است که کنکور فعلی قادر است خوبها و بدها را از هم جدا کند؛ این بحث درستی است. ممکن است گروهی متخصص بگویند طی دو یا سه ساعت با 100 تا سؤال تستی نمیتوان این کار را کرد و باید روال دیگری پیشبینی شود. آنوقت یک مشکل اجرایی به وجود میآید؛ وقتی که یکمیلیون و 500هزار داوطلب میخواهند در کنکور شرکت کرده و در یک زمان مشخص رقابت کنند راهش همین است. یک سال سؤالات تشریحی داده شد که آن هم مشکلاتی به دنبال داشت زیرا هرکسی براساس نظر خودش نمره میداد و اصلاح آنها هم مشکل بود.
- آقای دکتر حسینینسب، این انتقاد را که همه نتوانند در کلاسهای تستزنی شرکت کنند به کنکور وارد میدانید؟
بلی. میپذیرم که روش کنونی کنکور ممکن است نتواند 100درصد ضوابط را رعایت کند. سهمیهبندی مناطق، برای رفع تفاوت سطح علمی نقاط مختلف کشور است و داوطلبی که در منطقه سه است با نمره کمتری میتواند وارد دانشگاه شود. اما ممکن است بپرسید آیا روش تستی عینی کنکور شاید 100درصد نتواند معلومات واقعی داوطلبان را بسنجد. خب باید گفت که از طریق دیگری باید عمل کرد. باید دید آیا طرق دیگر امکان اجرایی دارد یا نه؟ اگر بگوییم آزمون تشریحی بدهیم اصلاح ورقه یک میلیون و 500هزار داوطلب ممکن است معضلاتی به دنبال داشته باشد. این حرفی است که بگوییم کنکور فعلی با توجه به شرایطش شایستگی لازم را ندارد و اصلاح شود ولی اینکه کنکور حذف شود من اعتقادی به چنین امری ندارم. من اصلا موافق حذف کنکور و جایگزینی سوابق تحصیلی نیستم. کنکور باید اساس کار باشد و کارشناسان راهکاری بیندیشند. سوابق تحصیلی ضابطه یکسانی برای انتخاب افراد شایسته برای ورود به دانشگاهها نیست.